تاریخ آخرین بروزرسانی: ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
مقایسه بازده شاخص کل بورس ( دلاری شده) در دوره های مختلف ریاست جمهوری و درس هایی که برای ما دارد:
بازده شاخص کل (دلاری شده) از زمان شروع دوره خاتمی در بازه های زمانی ۴ ساله (جایی که انتخابات ریاست جمهوری داشتیم) تا کنون، همانطور که در نمودار بالا می بینید به شرح زیر است:
۱. دوره اول دولت خاتمی : -۱۰%
۲. دور دوم دولت خاتمی: +۲۰۱%
۳. دور اول دولت احمدی نژاد -۱۹%
۴. دور دوم دولت احمدی نژاد +۵۷%
۵. دور اول دولت روحانی +۴۳%
۶. دور دوم دولت روحانی ۱۲۲+%
۷. سه سال اول دولت مرحوم رئیسی -۲۲%
بررسی بازده های دلاری شاخص کل چند پیام یا برداشت به همراه دارد:
۱. در تمام دوران اول ریاست جمهوری بازدهی دلاری بورس منفی یا بسیار کمتر از دور دوم بوده است. دلیل، همان سیاست های انقباضی و انواع قیمت گذاری ها برای کنترل تورم است. که البته در دور دوم فنر کنترل تورم آزاد شده و بازدهی در دور دوم بعضا تا چند ده برابر دور اول بوده است.
دولت می دانسته که بعد از ۸ سال، دیگر نیست و رقابت های سیاسی هم باعث شده که با انبساطی ترین شرایط، دولت را به رئیس جمهور بعدی تحویل دهد.
البته در این بین، استثناء تغییر و تحول از دولت خاتمی به احمدی نژاد است.
۲. نگاه دولتمردان وقت به اقتصاد و نوع تعامل با دنیا در بازده دلاری بورس تاثیر داشته است. از چند جهت قابل تحلیل است.
در دولت خاتمی بالاترین تعامل بین سیاستگذاران اقتصادی وقت حاکم بود. از طرفی فضای مناسب بین المللی هم داشتیم و رشد اقتصادی با کمترین تورم در این دوران رقم خورد. نتیجه اش را هم در بازدهی بورس دیدیم. قانون جدید بازار سرمایه و تفکیک ارکان بازار و توسعه بورس از همانجا نشات گرفت. هر چند که دولتمردان وقت هیچ وقت مستقیم از بورس نگفتند ولی بورس که معلول شرایط خوب اقتصادی است، با استقبال مردم مواجه شد. البته بورس آن زمان با نبود شرکتهای بزرگ دولتی، هنوز بلوغ پیدا نکرده بود.
دولت احمدی نژاد با این اعتقاد ایشان که بورس قمارخانه است شروع شد. نتیجه هم یکی از کمترین بازدهی های دلاری بورس در دوره ۸ ساله ایشان رقم خورد. فضای بین المللی هم تنگ شد.
دولت روحانی به دنبال گشایش فضای بین الملل بود و هم در دور اول و هم دور دوم، شاخص دلاری بورس رشد داشت.
بورس به شدت به آرامش در اقتصاد و فضای مساعد در ارتباطات بین المللی در مقایسه با سایر بازارها واکنش مثبت دارد.
در سه سال اول دولت مرحوم رئیسی، به مانند سایر دور اول ها، باز بورس اقبالی نداشت. سیاستهای انقباضی در نبود صرفه جویی در مخارج دولتی شدت گرفت و فضای قیمت گذاری دستوری تشدید شد. نتیجه، یکی از بیشترین ریزش های دلاری بورس را شاهد بودیم. از طرفی باز فضای تعاملات بین المللی تنگ شد.
بنابراین، اگر بخواهم خلاصه کنم: دو کلید واژه را در سخنان کاندیداهای ریاست جمهوری رصد کنید.
۱. کیفیت تعامل با دنیا (نه فقط کشورهای همسایه، کل دنیا) و برنامه واقعی برای دسترسی به این ارتباط (مهمترین عامل رشد دلاری بورس)
۲. نوع نگاه نسبت به قیمت گذاری و اندازه دولت (حتی با توجه به اینکه در دوره روحانی این عامل عمل نکرد ولی اثر پررنگ عامل اول در بخش اعظم دوره ایشان، سرجمع بازده دلاری مثبت برای سهامداران داشت)
هر کاندیدایی که برنامه واقعی تر و ملموس تری راجع به این گزاره ها ارائه کرد را دنبال کنید ( تکرار می کنم، دنبال کسی بروید که خواهان ارتباط کشورمان با دنیا باشد) و هر کاندیدی که به دنبال ایدئولوژی و حرف های ماورایی رفت را ترک کنید.
بورس معلول شرایط کلی اقتصاد است. بنابراین باید به دنبال فردی باشیم که به طور واقعی به دنبال درست کردن اقتصاد با مشارکت مردم و بخش خصوصی باشد نه با دیوار کشیدن دور ایران.
۰۳/۰۳/۱۳