تاریخ آخرین بروزرسانی: ۵ مهر ۱۳۹۹
در پی انتشار مصاحبه مدیر فنی اسبق شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در خبرگزاری فارس و طرح پارهای موارد خلاف واقع، توهین و افترا، توضیحات زیر برای تنویر افکار عمومی ارائه میشود. هرچند با بررسی روند روزهای اخیر در رسانههای یک جریان خاص بهخوبی و روشنی متوجه شدهایم که جریانسازیهای اخیر بیشتر یک تسویهحساب سیاسی و جناحی و امکانی برای جلب نظر در بحبوحه انتخابات است و ارائه پاسخ به مسائل مطروحه هیچگاه با دیده انصاف خوانده و درک نمیشود، اما باز هم به جهت جلوگیری از تحریف تاریخ و سیاهنمایی کارنامه زحمات شبانهروزی کارکنان خدوم صنعت نفت، ناگزیر از ارائه مطالبی بهمنظور روشنگری و شفافسازی هستیم.
در مصاحبه اخیر خبرگزاری فارس با آقای علیرضا دانشی، مدیر فنی اسبق شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، عددسازیهایی صورت گرفته است که مشخص نیست چگونه به آن رسیدهاند؛ از جمله مدعی شدهاند با حذف کارت هوشمند سوخت، کشور ۱۰۰ هزار میلیارد تومان خسارت دیده است! این در حالی است که اساسا در سالهای گذشته هیچگاه سامانه کارت هوشمند سوخت حذف نشده و با توجه روند تولید خودرو و موتورسیکلت نوشماره و صدور کارت المثنی از سال ۱۳۹۲ تاکنون بیش از ۱۶ میلیون قطعه کارت هوشمند سوخت در کشور تولید و توزیع شده است. عدم اقبال مردم به استفاده از کارت هوشمند سوخت به دلیل اجرای سیاست تکنرخی با توجه به همترازی قیمت بنزین داخلی با قیمت فوب خلیج فارس در سالهای ۹۳ تا اواسط ۹۶ کاملا بدیهی و در چنین شرایطی اعمال محدودیت برای مصرف از طریق تخصیص سهمیه بلاوجه بوده است. چنانکه بدیهی است اگر روزی قیمت بنزین در داخل با نرخ فوب خلیج فارس یکسان شود و شرایط ظالمانه تحریمی حاکم نباشد، اعمال محدودیت و سهمیهبندی برای مصرفکنندگان بنزین امری غیر لازم و فاقد توجیه است.
ایشان در نهایت بیانصافی مدعی شده است وزیر نفت در صادرات نفت موفق عمل نکرده است. این ادعا بیش از آنکه نافی تلاشهای وزیر نفت باشد، انکار فداکاریها و زحمات شبانهروزی هزاران نفر از کارکنان خدوم و بیادعای صنعت نفت است که چرخهای اقتصاد کشور را در دشوارترین شرایط تحریم همچنان در گردش نگه داشتهاند و مانع تعبیر رویای دشمنان قسمخورده ایران عزیز در «به صفر رساندن صادرات نفت» شدهاند. شگفت آنکه این موضوع را همه دشمنان ایران فهمیده و به آن اذعان دارند، اما اشخاصی که در چنبره ذهنیات خود اسیرند نمیخواهند آوازه این سلحشوری مردان و زنان صنعت نفت در عرصه خط مقدم جنگ تمامعیار اقتصادی به گوش برسد و هم از این رو دائم در حال «ناله شبگیر» هستند.
درخصوص دیگر ادعاهای ایشان از جمله در مورد پالایشگاهسازی، افزایش ظرفیت بنزین کشور و گاف فنی ایشان که چرا پالایشگاه ستاره خلیج فارس به جای نفت خام، میعانات گازی پالایش میکند! به قدری دلایل و استنادهای ایشان سست و عاری از حداقلهای فهم موضوع است که پاسخی برای ایشان نداریم؛ وقتی ایشان از پالایشگاهی که واحدهای فرآیندی آن بر مبنای خوراک میعانات گازی طراحیشده توقع پالایش نفت خام دارد چه میتوان گفت، اما صرفا از باب اشاره یادآوری میکنیم، تولید بنزین پتروشیمی که از سال ۱۳۸۸ و در دولت دهم آغاز شده بود و همانطور که بهدرستی گفتهاند «تبعات سنگینی» برای کشور داشت، در سال ۱۳۹۳ با دستور و تلاش مهندس زنگنه متوقف شد.
ایده نوسازی و بهروزرسانی پالایشگاههای موجود با هدف افزایش تولید بنزین و فرآوردههای سبک و همچنین طرح احداث پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیج فارس همگی در سال ۱۳۸۲ و در دوران وزارت قبلی مهندس زنگنه مطرح و مطالعات آن انجام شد و حتی برخی پروژهها وارد مراحل اجرایی شد و در نهایت طرحهای بنزینسازی و بهروزرسانی پالایشگاههای آبادان، اصفهان، تهران، تبریز، شیراز، اراک، بندرعباس، لاوان و همچنین فازهای سهگانه پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسید که در نتیجه آن ظرفیت تولید بنزین کشور از ۵۲ میلیون لیتر در سال ۱۳۹۲ به ۱۱۲ میلیون لیتر تا شهریورماه ۱۳۹۸ رسیده است، ضمن آنکه بیش از ۷۵ درصد تولید بنزین کشور با استاندارد یورو ۴ انجام میشود.
طرحهای احداث پالایشگاه آناهیتای کرمانشاه، میعانات گازی پارس شیراز نیز که از سال ۱۳۸۵ تاکنون در وضعیت بلاتکلیفی به سر میبرند و همچنین طرح فراگیر پالایشی سیراف که از سال ۱۳۹۳ با پشتیبانی مهندس زنگنه کلید خورد، در حال پیگیری توسط سهامداران بخش خصوصی است. در این زمینه به دلیل محدودیتهای قانونی، وزارت نفت امکان سرمایهگذاری دولتی و فعالیت ندارد و سهامداران این طرحها نیز به دلیل مشکلات مالی و تحریمها نتوانستهاند سرعت لازم برای اجرای آن را داشته باشند. اما همین کافی است تا بی مبنایی مدعای آقای دانشی و برخی مدعیان دیگر در مورد عدم اعتقاد مهندس زنگنه به پالایشگاهسازی مشخص شود. ایشان و برخی همفکرانشان ۳۰ تا ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی طرحهای پالایشی آن هم در مراحل فونداسیون و لولهکشی را مصداق اعتقاد به پالایشگاهسازی میدانند و حال آنکه اتمام یک طرح عظیم پالایشی و بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد ساخت یک پروژه پالایشی آن هم در مراحل نصب واحدهای فرآیندی و راهاندازی آن را به هیچ میانگارند. برخلاف این عده وزارت نفت در دوره فعلی مدیریت، هیچگاه تلاش و زحمات مدیران قبلی را منکر نبوده و تخفیف نداده و به دفعات قدردان آن بوده است، اما ایکاش این مدعیان بیهوده بر طبل ایجاد واگرایی و دوگانهسازی در کشور نکوبند.