اخبار

درس ۴۱

تاریخ آخرین بروزرسانی: ۵ مهر ۱۳۹۹

از سرمایه گذاری خود لذت ببرید

 

اینکه هدف فرد از سرمایه گذاری تنها به دست آوردن پول نباشد و اساسا علاقهای بین او و مقوله سرمایه گذاری به وجود بیاید، از جمله عوامل مهم موفقیت ثروتمندان مشهور دنیا است.ثروتمندان موفقی همچون وارن بافت بارها تاکید کردهاند که به سرمایه گذاری در بازار سهام علاقه مند بوده اند تا جایی که این سرمایه گذار مشهور در سال ۲۰۰۸ اظهار کرد: «تا زمانی که زنده هستم، به سرمایه گذاری ادامه میدهم».

مجله تایم در این خصوص مینویسد: از آقای راپرت مرداچ، رییس موسسه نیوز، پرسیده شد که در صورت بازنشسته شدن، چه کاری انجام خواهد داد. او پاسخ داد: «فورا میمیرم.»

ثروتمندان چرا هنوز کار میکنند؟

وارن بافت و جورجی شوارتز، هر دو به اندازه ای ثروتمند هستند که در صورت تمایل میتوانند حتی از تختخواب خود نیز بیرون نیایند. در حالی که آنها احتمالا نمیتوانند تمام دارایی خود را خرج کنند، پس چه عاملی باعث تحریک آنها در به دست آوردن پول بیشتر میشود؟ چه عاملی به آنها انگیزه فعالیت میدهد؟

پاسخ این است که سرمایه گذار خبره همواره برای اشتیاق و کامیابی خود، سرمایه گذاری میکند و نه برای پول. سرمایه گذار بازنده به واسطه پول، انگیزه پیدا میکند و تصور میکند که سرمایه گذاری راهی سریع برای دستیابی آسان به ثروت است.

اگر شما در میان جنگل در حال قدم زدن باشید و ناگهان با یک ببر مواجه شوید، آن گاه ترس باعث میشود تا با سرعت هر چه بیشتر بدوید. اما هنگامی که به مکانی امن میرسید دیگر دلیلی برای دویدن وجود ندارد. این نوع انگیزه، همچون یک باطری میماند که روی آن تاریخ مصرف چسبانده شده است. پس از آن تاریخ، کاربردی ندارد و نیروی خود را از دست میدهد. این نوع انگیزه، شما را به دنبال کردن هدف در یک بازه زمانی بلندمدت، همچون یک عمر، تحریک نخواهد کرد.

برای چنین کاری، نیازمند انگیزهای هستید که شما را به سوی هدفی سوق دهد و اگر این هدف، هدفی ثابت همچون میلیونر شدن یا دویدن یک مایل در چهار دقیقه باشد، آن گاه زمانی که به هدف خود میرسید، این انگیزه قدرت تحریک کنندگی خود را از دست میدهد.

با سرمایه گذاری تفریح کنید

اگر کاری که انجام میدهید در شما انگیزه ایجاد کند، در آن صورت هر میزان پولی که در هنگام دنبال کردن اهدافتان بهدست میآورید، تنها یک اثر جانبی خواهد بود. درک انگیزه وارن بافت آسان است: او فقط به دنبال تفریح است. «هیچ شغلی در جهان لذت بخشتر از اداره برکشایر نیست و من خودم را خوش شانس میدانم که در چنین جایگاهی هستم.» تفریح و لذت برای بافت این است که هر روز در دفترش باشد، حجم زیادی از گزارشهای سالانه را بخواند، با افراد پر شور و هیجان کار کند، و پول درآورد و شاهد رشد آن باشد.

همان طور که او میگوید: «اگر شما ورزشکاری را بیابید که در رشته خود موفق است، اما چنین شخصی پس از آنکه ثروت کافی برای تامین زندگی خود کسب کند، دیگر به قصد کسب پول به فعالیت ادامه نمیدهد. حدس من این است که اگر یک دونده بالاترین دستمزد را در رشته ورزشی خود بگیرد و بالاترین رکورد را کسب کند، غمگین خواهد بود. اما اگر کمترین دستمزد را بگیرد و رکورد خود را بشکند، بسیار شادمان خواهد بود. این احساسی است که من در مورد شغل خود دارم. پول، پیامد جانبی کاری است که علاقهمند هستم آن را به بهترین نحو انجام دهم.»

پول، فقط وسیله ای است که به واسطه آن وارن بافت میتواند میزان کیفیت انجام کاری را که عاشقانه دوست دارد، اندازه گیری کند. او زمانی به سهامداران گفت: «ما (چارلی و من) برای حفظ این شغل باید بهایش را بپردازیم». با توجه به اینکه دستمزد بافت فقط ۱۰۰.۰۰۰ دلار در سال میباشد، او به معنای واقعی این بها را میپردازد. اگر برکشایر یک صندوق تعاونی معمولی بود که دستمزدی معادل یک درصد به مدیریت خود میپرداخت، با توجه به دارایی ۶۷میلیارد دلاری آن، بافت ٧٧۶ میلیون دلار در سال میگرفت. این کار او، صرفه جویی بزرگی است.

همچون بافت، شوارتز نیز به پول علاقهمند است، «همانطور که یک مجسمه ساز باید به خاک رس یا برنز علاقه مند باشد. پول، چیزی است که با آن کار میکند.» شوارتز نیز به مانند مجسمه ساز بر نتیجه کار متمرکز میشود و نه بر مواد سازنده.

سرمایه گذاری موفق، خسته کننده است!

اما انگیزه اصلی شوارتز برای سرمایه گذاری با انگیزه بافت بسیار متفاوت است. او در مورد این که سرمایه گذاری نوعی لذت است، با بافت هم عقیده نیست. او میگوید «اگر سرمایه گذاری برای شما سرگرم کننده است، پس شما احتمالا هیچ سودی از آن کسب نمیکنید. سرمایه گذاری خوب، فعالیتی خسته کننده است.»

سرمایه گذاری، انگیزه اصلی شوارتز نیست، در حالی که در مورد بافت چنین است. شوارتز به مانند یک دانش آموز این تصور را در ذهن داشت که به روشنفکری مشهور همچون کینز، پاپر یا حتی انیشتین بدل شود. این انگیزه است که امروز همچنان شوارتز را به پیشرفت ترغیب میکند. او سال های ابتدایی حرفهاش به عنوان مدیر صندوق را به عنوان «دوره ای بسیار اشتیاق آور و پویا» توصیف میکند، به گونه ای که شوارتز شروع به استفاده از نظریات فلسفی خود در دنیای واقعی کرد.

شوارتز در کتاب کیمیاگری امور مالی مینویسد: در ده سال اول حرفه تجاری خود خرید و فروش اوراق بهادار نوعی بازی بود که بدون هیچگونه تلاش جدی به آن مشغول بودم. هنگامی که مدیریت صندوق را بر عهده گرفتم، شرایط کاملا تغییر کرد. تمام سرمایه ام را در زمین های سرمایه گذاری کردم که به آن اعتقاد داشتم و توانایی جدا شدن از تصمیمات سرمایه گذاری خود را نداشتم. مجبور بودم تا از تمام منابع فکری خود استفاده کنم و در کمال تعجب و خشنودی، متوجه شدم که نظریات من بسیار خوب کار میکنند. شاید اغراق باشد که بگویم مبنای موفقیت من این نظریات بودند، اما هیچ تردیدی وجود ندارد که آنها شور و اشتیاق زیادی در من ایجاد کردند.البته برخی از نوشته های شوارتز (همچون کیمیاگری امور مالی)، تا حدی مبهم بود که افراد بسیار کمی قادر به درک آنها بودند. بنابراین، تعجبی ندارد که چهرههای دانشگاهی هیچ اعتنایی به او نمیکنند. از سوی دیگر بسیاری از افراد خبره در سرمایهگذاری نمیتوانند درک کنند که او برای رسیدن به چه چیزی تلاش میکند.وارن بافت هم سرنوشت چندان بهتری در میان دانشگاهیان نداشته است؛ هرچند که نوشته های او کاملا واضح و درک روش سرمایه گذاری او بسیار آسانتر و فلسفه او الهام گرفته از مشهورترین چهره دانشگاهی در سرمایه گذاری یعنی بنجامین گراهام است.اگر بخواهیم انصاف را رعایت کرده باشیم، باید اضافه کنیم که بر خلاف موفقیتهای دانشگاهی فوق العاده گراهام، امروزه نظریات او در میان دانشگاهیان توجه چندان بیشتری را، نسبت به نظریات بافت، به خود اختصاص نمیدهد. یک دلیل احتمالی آن این است که همچون شوارتز، گراهام فلسفه سرمایه گذاری خود را از دنیای واقعی گرفته (و در دنیای واقعی آزمایش کرده است) و این کار را به صورت موفقیت آمیز انجام داده است. یکی از دلایل اصلی که شوارتز و بافت، هر دو پول بسیار زیادی جمع کردهاند، این است که هدف اصلی آنها هرگز پول جمع کردن نبوده است. اگر عامل ترغیب کننده آنها پول بود، مدتها پیش از آنکه میلیاردر شوند، متوقف میشدند. در واقع، خود بافت میگوید که در سال ١٩۵۶، یعنی پیش از آنکه حتی حرفه سرمایهگذاری خود را آغاز کند، به اندازه کافی پول داشته است که بازنشسته شود.زمانی که شوارتز در سال ١٩۸١ ظهور کرد، ثروتی بالغ بر ٢۵ میلیون دلار داشت. با این حال، موفق به انجام کار مورد علاقه خود در زندگی نشده بود. این دو سرمایهگذار خبره، هر دو به واسطه عشق به سرمایه گذاری به ادامه فعالیت خود ترغیب شدند و این انگیزه همچنان آنها را که در هفتمین دهه از زندگی خود هستند، ترغیب میکند. آنها به عنوان یک پیامد جانبی، ثروت زیادی اندوخته اند اما برای آنها، پول در آوردن ابزاری برای رسیدن به هدف است و نه خود آن هدف.

دانلود اپلیکیشن کانون سهامداران

امجدی

شرکت فارس تجارت امجد

آدرس: تهران، خیابان میرزای شیرازی، نبش خیابان چهارم، پلاک 68، واحد 3
کد پستی: 1597856113 تلفن: 02188912269

نماد اعتماد الکترونیکی

مرکز توسعه تجارت الکترونیکی با اعطای نماد اعتماد الکترونیکی هویت صاحب و محل فعالیت کسب وکارهای اینترنتی را احراز می‌نماید.

ساماندهی محتوای فضای مجازی

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعطای نماد اعتماد الکترونیکی هویت صاحب و محل فعالیت کسب وکارهای اینترنتی را احراز می‌نماید.